آرمان گرا و واقع نگر

در جستجوی حیات طیبه

آرمان گرا و واقع نگر

در جستجوی حیات طیبه

آرمان گرا و واقع نگر
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «اعتقادی» ثبت شده است

نمیدانم با خواندن عنوان چه حسی به شما منتقل شده است ، اما این مطلب صرفا اظهار دغدغه ایست که از اطلاعات نسبی ناشی شده است .

بنابراین هر گونه نقدی را وارد میدانم و پذیرای نظرات تکمیلی، تصحیحیتان هستم.

هنوز جنبه ی حقوقی ای برای تحریم ها علیه ایران بعد از انقلاب وجود نداشت که آمریکا تحریم های ظالمانه خود را (بلوکه کردن اموال و...)علیه ایران شروع کرد.

با اشغال سفارت آمریکا یا لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام  در سال 58 ( بیشتر در مورد لانه جاسوسی در ادامه مطلب بخوانید)،اولین

 بهانه حقوقی دست آمریکا افتاد تا علاوه بر تشدید تحریم ها و دزدی ها ، سایر کشور هارا مجبور به تحریم و تحدید روابط با ایران کند.

بحث در مورد تاریخچه ی تحریم ها در سایت های معتبر یافت می شود که بسیار روشنگر و بصیرت افزاست.

تا همین لحظه که این مطلب نوشته میشود مدارکی هست که ثابت میکند تحریم های جدید علیه ایران در حال بررسی است و اعمال خواهد شد(به آخرین تحریم های اعلان شده در خبرگزاری ها مراجعه کنید)

اما با اندکی تامل مشخص میشود که در طول این 37 سال پس از انقلاب آمریکا هرگز دلیل واحدی را برای اعمال تحریم ها علیه ایران اقامه نکرده (دلایلی چون حقوق بشر ، حمایت از تروریسم (حزب الله و سوریه و ...))که این خود حاکی از یک روح فکری حاکم بر اعمال تحریم هاست که جای بحث آن اینجا نیست.

پیشرفت هسته ای ایران به عنوان یکی از مظاهر اقتدار در امروز جهان تنها یکی از هزاران نقاط قوتی است که در ملت ایران بوجود آمد و نمیتوان تاثیر شگرف تحریم ها را در این موارد نادیده گرفت.(نرم افزار های بومی تولید شده ، کارخانه های تولید قطعات یدک لوکوموتیو های تحریم شده ، کشتی ها ، خودروسازی و ...)

همچنین مسائل و مشکلات زیادی در بخش های مختلف وجود داشته که تحریم ها نقش سرعت دهنده در رفع آن ها را داشته (سامانه نقل و انتقال پول بین بانک ها داخلی).

از آن طرف مشاهده میشود که بعد از قطع نامه های شورای امنیت و با زمزمه های پایان دولت دهم،نگاه معضل و مشکل گونه به تحریم ها کم کم به صورت یک فرهنگ عمومی در جامعه در می آید طوری که بعضی سوء مدیریت ها ، کم کاری ها و بی برنامگی های خود را پشت غول تحریم مخفی کرده و میکنند.

در نظر ، عده ای از صاحبنظران تحریم ها را مشکل حادی نمیبینند و اعلام میکنند که رفع کلیه مشکل ها با نگاه به داخل کشور و تلاش و باور به وعده های الهی قابل حل است.

در عمل اما عده ای تمام تلاش خود را برای برداشته شدن تحریم ها میکنند و حاضرند از امتیازاتی که به برکت همین تحریم ها به دست آمده بدهند تا تحریم ها برداشته شود.

اما اگر کمی از میدان فاصله بگیریم و از کمی دورتر نگاه کنیم متوجه میشویم که از ابتدا ملت ایران مسیر اقتدار وعزت و ایجاد یک تمدن نوین 

برخاسته از اسلام و در نهایت زمینه سازی حکومت عدل جهانی را انتخاب نموده بود.

تحریم هایی طبیعی از طرف زورگویان و مستکبران این عالم برای مانع تراشی در این مسیر ، مشکلات کشور و ضعف های صنعت و اقتصاد را روشن

 میکرد . در ضمن با بوجود آمدن روحیه ی ایمانی در ملت یک همت عمومی برای حل مشکلات به دست خودمان و تولید داخلی شکل میداد و 

همچنین امکان رسیدن به مرز های دانش و فناوری و جهت دادن به فناوری با مفاهیم توحیدی (برای درک کمی بیشتر از فناوری توحیدی ، تقسیم 

بندی هویت،مفهوم،قالب را جستجو کنید.) در سطح جهان و صادرات این فناوری ها به جهان و به تبع آن،صادرات مفاهیم توحیدی فراهم میشد.


بنابراین با ادامه مسیر اعمال هرچه بیشتر تحریم ها ، تمدن خالی ازمفهوم غربی با مفاهیم عالی و پاسخگوی نیاز های بشر اسلام ناب ، مواجه 

میشد و مسلما محکوم به نابودی بود.


از این طرف اما با بازشدن دریچه های ورود کالابه داخل کشور و باز بودن در معادن و منابعی همچون نفت در داخل کشور نه تنها ملت ، زحمتی را 

برای صادر کردن کالا وخدمت به کشور های جهان به خود نمیدهد بلکه تولید داخلی اش نیز مورد تهدید واقع میگردد.

امیدوارم مطلب خوب بیان شده باشد و نتیجه ای در پایان می آورم:

ما ملت ایران باید به تحریم ها  به عنوان یک فرصت جدی برای رسیدن به عزت و اقتدار و استقلال نگاه کنیم و این به نظر از سنت ها و وعده های 

الهی ایست که با کمی تحمل سختی ، جهان را ازسایه ی ظلم و استکبار پاک کرده و تشنه ی عدالت محض و متوجه نیاز های اساسی اش 

خواهیم کرد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۴:۳۲
آرمان حاجی زاده

با توجه به حداکثری بودن دین اسلام  و این که هر عمل ممکن الوجودی روی زمین یکی از این احکام 5 گانه را شامل میشود ، در این مقاله مطالب آمده و نتیجه به خواننده واگذار میشود.

بخش اول 

دوست دختر 

دوستی با جنس مخالف یکی از موضوعاتی است که جامعه ما به خصوص جوانان و دانشجویان درگیر آن هستند هدف این مقاله ی 2بخشی که از مقالات متعددی انتخاب شده است  نشان دادن بخش کوچکی از انگیزه ها ، آسیب ها  و راهکار ها در برخورد با این موضوع میباشد.

به طور کلی برخورد بین پسران و دختران در یک جامعه هر چند حداقلی وجود دارد به عنوان مثال حضرت موسی جوان مجردی که تنها در بیابان راه می‌پیمود، به دختران شعیب رسید و بی‌آنکه تحت تاثیر هوای نفسانی باشد با کمال عفت و پاکدامنی با آنان سخن گفت، این امر نشان می‌دهد که سخن گفتن دختران و پسران با یکدیگر اگر با هدف و چارچوبی معقول و به دوراز هوس‌ باشد، ممکن است. (1)

در اینجا منظور از رابطه بین پسر و دختر فراتر از چیزی است که در مثال بالا بود ، چیزی که عمدتا به عنوان روابط آسیب زا یاد می شود.

از انگیزه ها و دلایل ایجاد روابط میتوان موارد زیر را نام برد :

 کشش طبیعی

 فراهم بودن زمینه دوستی

 آزادی برای برقراری ارتباط

استقلال طلبی

_ شرایط روانی ،اضطراب، احساس تنهایی .

_ فشار گروه همسالان

 گاهی برای اینکه خودشان را آرام کنند ، یک دلیل محکمه پسند عنوان می کنند و آن هم قصد ازدواج است.

یکی از بھانه ھای ارتباط بین پسران و دختران جوان، وعده ازدواج از طرف پسر است که معمولا با این وعده ھا، پسران با دختران ارتباط برقرار می کنند. دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت کرده و سعی می کنند نیازھای عاطفی ھمدیگر را برآورده کنند. حقیقت امر این است که این وعده ھا در حد خیال باقی مانده و جامه عمل نمی پوشند.(2)

آسیب شناسی
1 - آسیب روانی: فقدان حریم میان زن و مرد وآزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می گردد؛ همچون آتشی که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. (3)

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی ازتصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره دلی از هوس سیر نمی شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. (4)

 حال اگر در سطح جامعه، جاذبه های جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد داشته باشند، جلوه گری های موجود در برخورد و حالات دختران موجب جلب توجه پسران شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل آنها را در پی دارد ، البته خود دختران نیز ضربه پذیر هستند زیرا چه بسیار دخترانی که سبب شوق دست یابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی دچار می شوند. (5)  چیزی که در مجامعی چون دانشگاه آسیبی جدی و در تنافی با هدف و رسالت دانشگاه است.

از طرف دیگر اگر در کوچه و خیابان، دلبری مرسوم گردد و جلوه گری، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندی به میان آید، دخترانی که از زیبایی لازم برخوردار نیستند، در فشار و استرس قرار می گیرند و همیشه احساس کمبود و حقارت می نمایند و لطمه های جدی بر روح و روان آنان وارد می شود. آفت دیگر این است که افراد در این نوع روابط که معمولاً ناپایدار بوده و براساس سودجویی است نه تعهد، به شکست در عشق منتهی می شوند. و در نتیجه روح لطیف و با نشاط آنها گرفتار افسردگی می شود.
ویل دورانت می گوید: "زنی که عاشق شد و معشوق خود را از دست داد، ممکن است این گمشده برایش جبران ناپذیر باشد. او روح خود را به تصویر خاصی پیوسته است وهر جا برود خاطراتش او را دنبال خواهند کرد." (6)
عشق بازی های خیابانی قبل از ازدواج، آسیب دیگری نیز دارد وآن این است که دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثیر آن بر زندگی آینده دچار تشویش خاطر و نگرانی هستند و این نگرانی اثر مخربی بر بهداشت روانی انسان می گذارد.

2 - آسیب اجتماعی: آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است(7) زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود وجامعه از تحریکات شهوانی وجلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.
3 - آسیب خانوادگی: معاشرت های آزاد و بی حد و مرز در برخی خانواده ها، زمینه بی بند و باری پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت یک وظیفه، تکلیف و محدودیت در آورده است.
تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. (8)
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به نهان خانه زناشویی و محیط خانواده و در کادر ازدواج، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. پس آسیب اول، بی رغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده است. آسیب دیگر همان است که ویل دورانت می گوید: "مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد." (9) پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست و در نتیجه روح بی اعتمادی و سوء ظن در جامعه اوج می گیرد و این همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است (هجرات. 12) بنابر این روابط آزاد، زمینه ساز بسیاری از سوء ظن ها است.
نکته دیگری که در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهدید می کند این است که زن و مرد، همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارند با آنچه ندارند وآنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. (10)


در قسمت بعدی ان شا الله با ذکر موارد راهکارهایی ارائه خواهد شد. 

منابع در ادامه مطلب

 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۳۶
آرمان حاجی زاده

 نــــــــــــقش مردم در حکومت اسلامی.جایـــــــــــــگاه مردم در نظام ولایی

پیش از هر گونه بحث در این مورد ابتدا به تبیین دوباره ی مفاهیم «مقبولیت»و«مشروعیت» در زمینه ی حکومت به منظور رفع ابهام و شبهات میپردازیم .                                                                                                      

در مورد مفهوم مقبولیت؛«رضایت و پذیرش عمومی»، تقریبا اختلافی وجود ندارد، اما در مورد مشروعیت اختلافات در معانی بسیار بیشتر بوده واگر درست تبیین نشود موجب اشتباه وانحراف خواهد شد.                                                 سوال های اساسی در مکاتب سیاسی جهان این است که چه کس و مقامی حق قانون گذاری و تحدید آزادی مردم را دارد؟ منشا حقانیت این قوانین چیست؟و...  . مشروعیت در زمینه ی حکومت یه معنای «حقانیت» است که در مقابل مفهوم «غصب» قرار می گیرد. باید دانست که زور و سودو اکثریت هیچ کدام معیـــار حقانیت نمی باشد.  بر اساس عقیده نظام توحیدی اسلامی، یگانه منشا مشروعیت و حقانیت حکومت، قوانین وحکمرانان، خداوند متعال است. 

  "برخی گمان کرده‌اند که تنها راه ارج نهادن به مردم و تأمین حقوق و آزادی‌های واقعی‌ آنان این است که آنان را در مشروعیت و حقانیت حکومت اسلامی سهیم کنیم! در حالی که برای ارج نهادن به مردم لازم نیست آنان را در جایگاه خداوند قرار داده و منزلت ربوبیت به آنان عطا کرده و حق تشریع و تقنین و نهی و امر و منع و زجر را به آنان واگذار سازیم. حقانیت یک حکومت و حق اعمال ولایت حاکم، ربطی به مردم یا اکثریت آنان ندارد؛ نمی‌توان از مردم انتظار داشت چیزی را به کسی اعطا کنند، که خود ذاتا و اساسا فاقد آن هستند. اما در سایر مسائل حکومتی مانند کارآمدی نظام، گزینش مسؤولان و نظارت مستمر بر کارهای آنان و مهم‌تر از همة اینها در اصل تحقق حکومت اسلامی مردم جایگاه منحصر به فردی دارند. "(1)                                                                                      

امیر مؤمنان در رابطه با نقش مردم در تحقق  حکومت اسلامی سخن مشهوری دارد :« لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر... لا لقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکأس اولها؛ اگر حضور مردم  و اتمام حجت بر من به خاطر وجود یاری کنندگان نبود ،... رشتهای این کار را از پایانش چون آغازش ، می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می داشتم.»(نهج البلاغه، خطبه 3)

پیامبر اکرم نیز در وصیتی به امام علی(ع) فرمودند: «ای فرزند ابو طالب! ولایت بر امت من حق تو ست، پس اگر از روی رضایت و رغبت پذیرای حکومت تو شدند، پس به اقامة امر آنان بپرداز ولی اگر دربارة تو اختلاف کردند، آنان را به حال خود واگذار». (بحار الانوار، علامة مجلسی، ج30، ص14) این حدیث نیز به صورت صریح از طرفی نقش مردم را در مشروعیت بخشیدن به ولایت والی، نفی می‌کند ولی ازطرف دیگر نقش صد در صدی آنان را در عینیت بخشیدن به حکومت اسلامی و تحقق آن به خوبی نشان می دهد و می گوید"تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می‌شد به بیعت با ولی مسلمین." (صحیفة نور  ج20ص459)  "مردم هر چند در پذیرش یا عدم پذیرش ولایت فقیه وحکومت اسلامی،همچون پذیرش یا عدم پذیرش اصل دین، آزاد هستند؛اما آزاد مسئول اند و نه به این معنی که اگرحکومت اسلامی یا دین را نپذیرفتند، در نزدخداوند و در قیامت و روز    حساب رسی نیز هیچ مسئولیت و تکلیفی ندارند .خیر، تک تک مردم و تک تک مسلمانان موظف اند برای برقراری حکومت اسلامی و برای حفظ آن تلاش کنند و اگر کسی از این تکلیف و وظیفه شرعی خود سر باز زند، گناه کاراست . و به تعبیر حضرت امام،حفظ نظام جمهوری اسلامی ، از اوجب واجبات است." (2)

(1) و(2) مقاله جایگاه مردم در نظام جمهوری اسلامی از حجت الاسلام دکتر احمد حسین شریفی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۰:۰۷
آرمان حاجی زاده