آرمان گرا و واقع نگر

در جستجوی حیات طیبه

آرمان گرا و واقع نگر

در جستجوی حیات طیبه

آرمان گرا و واقع نگر
طبقه بندی موضوعی

✅کاهش سرعت رشد علمی معلول شعار های دولت تدبیر و امید

 

سال ۱۳۹۲ مهمترین شعار انتخاباتی دولت تدبیر و امید را شاید بتوان" چرخش سانتریفیوژ ها در کنار چرخش صنعت کشور "ذکر کرد .تاثیر این جمله و پس از آن روی کار آمدن دولت یازدهم و نمایش رویکرد برون گرا ، تاثیراتی بر فرهنگ عمومی کشور داشته که تعدادی از آنها در ذیل آمده :

1 _ قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم ،دولت قبلی تحریم را بی ارزش میشمارد ، همین باعث میشد تعداد زیادی از محققان جوان و حتی سودجویان(به معنای مثبت) برای رفع نیاز هایی که پیش از این به طریق عادی وابستگی حل میشد با همت مضاعفی در جهت استقلال صنعت کشور تلاش کنند. 

2 _ دولت تدبیر و امید با شعار رفع تحریم ها کار خود را آغاز کرد و در این میان کلید حل برخی از مشکلات را مذاکره با کدخدا دانست .

میتوان گفت پس از این بخشی از انگیزه هایی علمی که تحریم ها عامل محرک آن بودند در فضای مبهم اینکه آیا بالاخره تحریم ها رفع میشود یانه دیگر وجود نداشت و از طرفی گام بردن به سوی رفع نیاز ها و وابستگی های علمی کشور در هاله ای از ابهام به سر میبرد چرا که معلوم نیست با رفع این نیاز آیا مشتری ای پس از رفع تحریم ها خواهد داشت ؟

3 _ فضای فرهنگی متأثر از این شعار را میتوان اینگونه ترسیم کرد که ملت ایران تحمل رنج و سختی کشیدن برای رسیدن به بزرگی ومجد را ندارند و مایلند همچون عربستان از لقمه های آماده استفاده کنند. 

یعنی نیاز کار پژوهشی ،زمان بر و نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دیگر کمتر حس میشد. 


البته با توجه به عدم تغییر رویکرد دولت و اعلان پیروزی و رضایت از روند مذاکرات و بده بستان ها این کاهش رشد سرعت علمی احتمالا با نرخ بالاتری ادامه پیدا میکند که این بر نگرانی ها می افزاید و لزوم تشریح فضای کنونی و نیاز کشور و جامعه ی اسلامی به عزت و استقلال را بیش از پیش نشان میدهد .

این نوشته تحلیل نویسنده از فضای کنونی کشور است بنابراین هر گونه نظر انتقادی تصحیحی ،تکمیلی را پذیرا میباشد. 

والسلام.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۲۲:۱۷
آرمان حاجی زاده

بحث مهمی است اما به نظر نگارنده فقط همین چند خط برای جواب به آن کافی است .

البته نامه شهید علم الهدی به خواهرش (وصیت نامه)هم در این مورد توضیح خوبی داده است.

بسم الله الرحمن الرحیم 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : " مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ ، وَمَنْ أَحَبَّ قَوْمًا حُشِرَ مَعَهُمْ "


بخشی از وصیت نامه شهید علم الهدی ::

 

"اینجاست که به سخن عمیق محمد (ص) که «من یتشبه بقوم فهو منه» که از کلمه «شبه» استفاده شده، اگر زندگی مان مثل اروپایی ها شد، اگر وضع لباس مان مثل مدل های ارائه شده ی زن روز و بوردا و خانم … شد، خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه زندگی به سوی او شدن میل کرده ایم."

برای جلوگیری از انتزاعی شدن بحث و هرمنوتیک باید مثال زد:

لباس های مد غربی شلوار لی تنگ و ...

کراوات و ..


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۱:۲۲
آرمان حاجی زاده

ٌأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا (نهج البلاغه فیض ، خطبه 192 )

 ای مردم ! بدانید راضی بودن به گناه و خشم کردن بر بندگی خدا ، مردم را شریک در عذاب می گرداند.ناقه ی ثمود را یک نفر کشت و خداوند همه ی آنها را محکوم به عذاب کرد ؛ از آن جهت که راضی به کار او بودند.

⌛️⌛️⌛️⌛️ تا کی ؟!؟!

🔇تا کی باید شاهد این باشیم که بخش مهمی از فرهنگ عمومی کشور به دست یه عده بازیگر بی تقوا فاسد میشه؟


🔇تا کی باید منتظر باشیم با منبر و کار فرهنگی و ... فسادی که یه عده بازیگر و فیلم ساز ... بوسیله سینما و تلویزیون و کنسرت و فضای مجازی تو جامعه بوجود آوردن درست بشه ؟


🔇تا کی دیوار رو بسازیم و خرابش کنیم ؟


🔇چجوری به خانم هایی که بر میخوریم تذکر در مورد حجابشون بدیم در حالیکه سطح شهر رو پوستر های تبلیغ سریال و فیلم بی حجاب ها پر کرده؟؟

🔇تا کی باید ساکت بشینیم و ببینیم دستی دستی بوسیله خودمون فرهنگ اسلامی رو به فراموشیه؟ 


🔊🔊دیروز 1394/08/27 یک فقیه شیعه(آیت الله مکارم شیرازی) این نامه رو به دلایلی رسانه ای کرد (بخشی ازنامه):

"حقیقت این است که معظّم‌له به بخشى از مسائل مربوط به کتاب‌هاى منتشر شده و بخشى از فیلم‌ها و بخشى از موسیقى‌ها که از طرف وزارت محترم ارشاد نشر شده، ایرادهاى اساسى دارند؛ اگر اصلاح شود نه تنها ملاقات مى‌کنند بلکه تقدیر و تشکر نیز خواهند کرد، ولى در صورت عدم اصلاح ملاقات کردن مهر تأیید بر آنهاست."


معلومه تا کی تا وقتی مردم ساکت نشستن و فقط زیر لب میگن "استغفر الله دوره آخر الزمونه" هیچ تغییری رخ نمیده ...

📢باید یک حرکت اجتماعی کرد 

📢باید به فیلم ساز ها گفت فیلم هاتون مناسب جامعه نیست ...

📢باید جلوی این سد تهاجم فرهنگی(تازه از نوع درونیش) رو خودمون بگیریم ...

                                                                       

🔔اگر نگیریم ... مسئولیم ... خون شهدایی که صراحتا گفتند ما جلوتون رو میگیریم و میپرسیم چه کردید...

شهدا

📢نباید ساکت نشست📢           

             

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۶
آرمان حاجی زاده

نمیدانم با خواندن عنوان چه حسی به شما منتقل شده است ، اما این مطلب صرفا اظهار دغدغه ایست که از اطلاعات نسبی ناشی شده است .

بنابراین هر گونه نقدی را وارد میدانم و پذیرای نظرات تکمیلی، تصحیحیتان هستم.

هنوز جنبه ی حقوقی ای برای تحریم ها علیه ایران بعد از انقلاب وجود نداشت که آمریکا تحریم های ظالمانه خود را (بلوکه کردن اموال و...)علیه ایران شروع کرد.

با اشغال سفارت آمریکا یا لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام  در سال 58 ( بیشتر در مورد لانه جاسوسی در ادامه مطلب بخوانید)،اولین

 بهانه حقوقی دست آمریکا افتاد تا علاوه بر تشدید تحریم ها و دزدی ها ، سایر کشور هارا مجبور به تحریم و تحدید روابط با ایران کند.

بحث در مورد تاریخچه ی تحریم ها در سایت های معتبر یافت می شود که بسیار روشنگر و بصیرت افزاست.

تا همین لحظه که این مطلب نوشته میشود مدارکی هست که ثابت میکند تحریم های جدید علیه ایران در حال بررسی است و اعمال خواهد شد(به آخرین تحریم های اعلان شده در خبرگزاری ها مراجعه کنید)

اما با اندکی تامل مشخص میشود که در طول این 37 سال پس از انقلاب آمریکا هرگز دلیل واحدی را برای اعمال تحریم ها علیه ایران اقامه نکرده (دلایلی چون حقوق بشر ، حمایت از تروریسم (حزب الله و سوریه و ...))که این خود حاکی از یک روح فکری حاکم بر اعمال تحریم هاست که جای بحث آن اینجا نیست.

پیشرفت هسته ای ایران به عنوان یکی از مظاهر اقتدار در امروز جهان تنها یکی از هزاران نقاط قوتی است که در ملت ایران بوجود آمد و نمیتوان تاثیر شگرف تحریم ها را در این موارد نادیده گرفت.(نرم افزار های بومی تولید شده ، کارخانه های تولید قطعات یدک لوکوموتیو های تحریم شده ، کشتی ها ، خودروسازی و ...)

همچنین مسائل و مشکلات زیادی در بخش های مختلف وجود داشته که تحریم ها نقش سرعت دهنده در رفع آن ها را داشته (سامانه نقل و انتقال پول بین بانک ها داخلی).

از آن طرف مشاهده میشود که بعد از قطع نامه های شورای امنیت و با زمزمه های پایان دولت دهم،نگاه معضل و مشکل گونه به تحریم ها کم کم به صورت یک فرهنگ عمومی در جامعه در می آید طوری که بعضی سوء مدیریت ها ، کم کاری ها و بی برنامگی های خود را پشت غول تحریم مخفی کرده و میکنند.

در نظر ، عده ای از صاحبنظران تحریم ها را مشکل حادی نمیبینند و اعلام میکنند که رفع کلیه مشکل ها با نگاه به داخل کشور و تلاش و باور به وعده های الهی قابل حل است.

در عمل اما عده ای تمام تلاش خود را برای برداشته شدن تحریم ها میکنند و حاضرند از امتیازاتی که به برکت همین تحریم ها به دست آمده بدهند تا تحریم ها برداشته شود.

اما اگر کمی از میدان فاصله بگیریم و از کمی دورتر نگاه کنیم متوجه میشویم که از ابتدا ملت ایران مسیر اقتدار وعزت و ایجاد یک تمدن نوین 

برخاسته از اسلام و در نهایت زمینه سازی حکومت عدل جهانی را انتخاب نموده بود.

تحریم هایی طبیعی از طرف زورگویان و مستکبران این عالم برای مانع تراشی در این مسیر ، مشکلات کشور و ضعف های صنعت و اقتصاد را روشن

 میکرد . در ضمن با بوجود آمدن روحیه ی ایمانی در ملت یک همت عمومی برای حل مشکلات به دست خودمان و تولید داخلی شکل میداد و 

همچنین امکان رسیدن به مرز های دانش و فناوری و جهت دادن به فناوری با مفاهیم توحیدی (برای درک کمی بیشتر از فناوری توحیدی ، تقسیم 

بندی هویت،مفهوم،قالب را جستجو کنید.) در سطح جهان و صادرات این فناوری ها به جهان و به تبع آن،صادرات مفاهیم توحیدی فراهم میشد.


بنابراین با ادامه مسیر اعمال هرچه بیشتر تحریم ها ، تمدن خالی ازمفهوم غربی با مفاهیم عالی و پاسخگوی نیاز های بشر اسلام ناب ، مواجه 

میشد و مسلما محکوم به نابودی بود.


از این طرف اما با بازشدن دریچه های ورود کالابه داخل کشور و باز بودن در معادن و منابعی همچون نفت در داخل کشور نه تنها ملت ، زحمتی را 

برای صادر کردن کالا وخدمت به کشور های جهان به خود نمیدهد بلکه تولید داخلی اش نیز مورد تهدید واقع میگردد.

امیدوارم مطلب خوب بیان شده باشد و نتیجه ای در پایان می آورم:

ما ملت ایران باید به تحریم ها  به عنوان یک فرصت جدی برای رسیدن به عزت و اقتدار و استقلال نگاه کنیم و این به نظر از سنت ها و وعده های 

الهی ایست که با کمی تحمل سختی ، جهان را ازسایه ی ظلم و استکبار پاک کرده و تشنه ی عدالت محض و متوجه نیاز های اساسی اش 

خواهیم کرد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۴:۳۲
آرمان حاجی زاده

این مسئله از زمانی حاشیه  سازشد  که،داریوش پیرنیاکان (عضو هیئت مدیره خانه موسیقی ایران و سر پرست گروه شهنازی) در مهر ۹۲ گفت  : «فقها بگویند چرا موسیقی و پخش شدن صدای زن حرام است؟ »

 همچنین علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که به دلیل دارا بودن تحصیلات حوزوی و همچنین آشنایی با فضای فرهنگی حوزه علمیه و علما یکی از دلایل ویژه دولت برای انتخاب او به عنوان چهره اصلی دستگاه فرهنگی کشور از سوی رئیس‌جمهور بوده است، در حاشیه یک مراسم، سخنانی را به زبان آورد که به طور ویژه انتقاداتی جدی را از سوی علمای حوزه علمیه قم به دنبال داشت.

ایشان که در حاشیه رونمایی از نهج‌البلاغه مطلی در دفتر خود در وزارت ارشاد در جمع خبرنگاران حضور یافته بود، درباره مسأله خوانندگی بانوان گفت: «اظهار نظرهای مختلفی در خصوص تکخوانی زنان در کنسرت‌ها وجود دارد. اما طبق نظر برخی مراجع تقلید، اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد »

 

خوانندگی زنان

 

انتشار این اظهارنظر که رنگ و لعاب فقهی نیز داشت، در همان ساعات اولیه با واکنش جدی حوزه های علمیه روبرو شد و در برخی واکنش ها، این اظهارات از سوی وزیر ارشاد نشانه کم اطلاعی وی در زمینه فقه شیعه توصیف شد. همین مواضع و اقدامات موضوعی، در کارت زرد گرفتن وزیر بی تاثیر نبود.

سوال: متن استفتاء از آیت الله مکارم(1)
1ـ اجراى آواز بانوان به صورت تک خوانى و هم آوایى چه حکمى دارد؟
2ـ پرداختن زنان به موسیقى و آواز تا چه حد مجاز مى باشد؟
3ـ آواز بانوان به چه نحوى و در چه مکانهایى مجاز مى باشد؟
4ـ آیا پخش و انتشار موسیقى و آواز بانوان مجاز است؟

جواب 1 تا آخر: کلیّه آهنگها و صداهایى که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غیر آن جایز است، و فرقى در این قسمت میان مرد و زن نیست، ولى خوانندگى نوع مباح براى زنان در صورتى جایز است که مجلس مخصوص به جنس خودشان باشد. خواه دسته جمعى بخوانند، یا به تنهایى. جوانان عزیز باید توجّه داشته باشند که سیل تهاجم فرهنگى غرب نباید ما را مرعوب سازد، و تصوّر کنیم ما باید خود و احکام دین خود را بر فرهنگ آنها تطبیق دهیم; زیرا فرهنگ غرب گام به گام جوانان را به سوى ابتذال کامل پیش مى برد، و آنها را از درون تهى مى سازد، و به این ترتیب هر گونه مانع را که بر سر راه مطامع آنهاست بر مى دارد.

باید به فکر چاره بود


اما  مسئله مهمی که  این روزها با آن مواجه هستیم  و می بایست در صدد یافتن راه چاره ای برای آن باشیم بسیار فراتر از این آلبوم و آلبومهای این چنینی  است  و آن شکل گیری جریانی  است که به سمت قبح شکنی و اباحه گریی بحث خوانندگی زنان در پیش است. جریانی که با حمایت های خود و غفلت مسئولان فرهنگی کشور به سمتی در حرکت است که خوانندگی  را حقی پایمال شده برای زنان جلوه کند . چنانچه در سال های اخیر شاهد خواندن زنان  هر چند کوتاه در معدود  فیلم هایی سینمایی بودیم  و مسلم است که قبح شکنی توسط رسانه، تا چه حد در طول زمان می تواند موثر باشد. خوانندگی زنان مسئله ای  نیست که به راحتی از کنار آن گذشت  و در صورت عادی سازی آن، باید منتظر مفاسد بسیاری که از آن سرچشمه میگیرند باشیم. آینده ای  که در آن دیگر نمیتوان از حرام بودن آواز خوانی زنان سخن گفت.  آینده ای که در آن وقتی صدای خواننده زنی از رادیو شنیده می شود، دیگر نمی توان اعتراض کرد. چرا که خوانندگی حق طبیعی زنان محسوب می شود و این اعتراض شماست که قابل سرزنش است.



حاشیه های ایجاد شده بر مسئله خوانندگی زنان در شرایطی  مطرح شده است که ما در مسائل فرهنگی خلأهای سیاستگذاری و اجرایی بسیاری داریم و در موضوعات ابتدایی تر دچار فقر فرهنگی هستیم و موارد بسیار مهمتر و در اولویت  وجود دارند که مورد غفلت قرار گرفته اند.


مطالبات و نیاز های زنان امروز بسیار فراتر از شنیدن صدای زنان وحضور در کنسرت ها است. آیا همه زنان ایرانی دغدغه و اشتیاق حضور در کنسرت ها را دارنند؟

دلایل مطرح شده از سوی اقشار مختلف در دفاع از خوانندگی زن عمدتا ناظر بر گرایشات شهوانی و لذات جنسی و حریم و تابو شکنی است.

حال آنکه در بداهت ممنوعیت خوانندگی محور عفت و حیای خانواده شکی نیست . زنی که قرار است منشا و ملجا آرامش برای مرد وخانواده باشد

اکنون بنا به نظر عده ای باید موجب باز شدن فضای جدید در مفاسد اجتماعی و از آن مهمتر ناآرامی تفکر در جامعه و باز ماندن از اهداف والای 

انسانی و عقب ماندن از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گردد.

از نظر بنده ریشه طرح این بحث در فضای کنونی کشور وجود برنامه ریزی تهاجمی فرهنگی از طرف دشمن برای از درون تهی کردن جامعه اسلامی 

و فاصله گرفتن از اسلام و در نتیجه حکومت اسلامی و بازگشت به دوران طاغوت را نشان داده و لزوم به هوش بودن مومنان را بیش از پیش جلوه
 
میدهد .

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۵۸
آرمان حاجی زاده

!Je adore Muhammad

!私はムハンマドを愛し

!Amo Muhammad

!Ես սիրում եմ Մուհամմադ

!Ben Muhammed seviyorum

!나는 무하마드 사랑

!Я люблю Мухаммада

!我爱穆罕默德

!אני אוהב את מוחמד

!Ek is mal Muhammad

!Ich liebe Mohammed

!I love Muhammad


Because I know he loves us!

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۱۳
آرمان حاجی زاده
بخش دوم 

«...وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» سوره مائده آیه 5                                    

(...نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید و هر کس در ایمان خود شک کند قطعاً عملش تباه شده و در آخرت از زیانکاران است .)

زمینه ها و راهکارها
ما در این قسمت به عوامل ایجاد کننده این روابط و راههای پیشگیری آن می پردازیم و چون هر زمینه، راهکار مخصوص به خود را دارد، برای حفظ پیوستگی و انسجام مطلب در ذیل هر یک از زمینه ها، راهکار آن را نیز ذکر می کنیم.

1 -
نگاه
یکی از زمینه های ایجاد روابط ناسالم نگاه مسموم است. برای انسانی که حب شهوات برای او زینت داده شده است (آل عمران. 14) یک نگاه کافی است تا او را از خود بی خود کند ومتحول سازد. نگاه، تیری است از تیرهای شیطان چه بسا نگاهی که حسرت های طولانی را در پی دارد. (11) لذا حضرت علی (ع) می فرماید: "دیده ها شکارگاههای شیطانند". (12) بعضی "نگاه ها"، ویروس "گناه" منتشر می کنند، پس فاصله چندانی بین نگاه و گناه نیست. کنار هر گناه دو فرمان است: شیطان می گوید: "چشم بدوز" خدای رحمان می گوید: "چشم و دیده فرو بند" تنها راهکار آسودگی دل و برچیدن این زمینه همان است که قرآن کریم می فرماید: مومنان نگاه خود را از نامحرم بگردانند. "قل للمومنین یغضوا من ابصارهم" (نور. 30) و در روایات نیز آمده است که کسی که چشم خود را فرو بندد دل را آسوده کند (13) از پشت به زنان نامحرم نگاه نیفکنید. (14) از رو به رو به زن نامحرم خیره نشوید. (15) و اگر به طور اتفاقی نگاه به نامحرم افتاد چشم را بگردانید. (16) و بار دیگر نگاه خود را به وی نیفکنید. (17) حفظ نگاه مخصوص مردان نیست؛ زلیخا اسیر نگاه شده بود و زنان مصر با دیدن یوسف دست خود را بریدند(یوسف. 31) لذا قرآن کریم به زنان مومن نیز دستور می دهد که چشم را از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند (نور. 31) (حکمت لذا هنگامی که مردی نابینا خدمت رسول خدا (ص) آمد، آن حضرت از همسران خود خواست که جلسه را ترک کنند و پشت پرده قرار بگیرند. آنان با تعجب گفتند: "وی کور است." حضرت فرمود: "شما که کور نیستید و او را می بینید" (18) و الگوی زنان عالم حضرت زهرا(س) فرمودند: "خیر زن در آن است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند". (19)

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد(20)

2 -
خودآرایی و خودنمایی
یکی دیگر از علل گرایش جوانان به جنس مخالف، خودآرایی و خودنمایی است. خودآرایی ناپسند نیست بلکه خودآرایی به قصد خودنمایی در برابر نامحرم ناپسند است زیرا زمینه فساد جوانان است. جوان در این سن، در برابر هزارها محرک که قبلا آنها را حس نمی کرد، حساس می گردد. بعضی از صداها این حساسیت را بر می انگیزد... بعضی از حرکات این حساسیت را نیرو می دهد، بعضی از مناظر در جلب آن بیش از همه مؤثر است، رنگها در فصل عشق، غوغایی برپا می کند و رنگ سرخ منادی تملک و تصرف است(21)

اگر جوان در معرض این همه محرک های قوی قرار بگیرد، دریای شهوت او طوفانی می شود و "غریزه جنسی، مخصوصا در پسران، تا سر حد وجدان نفوذ کرده و تحریکات شهوانی همچون تصادم امواج به ساحل، شروع به مبارزه می نماید."(22)

قرآن کریم برای برچیدن این زمینه فساد به زنان مؤمن دستور می دهد که در خانه های خود بنشینند و مانند زنان جاهلیت نخست، خودنمایی نکنند. (احزاب. 33) زینت و آرایش خود را جز آنچه قهرا ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند. (نور. 31) منظور از "زینت زنان" مواضع زینت است زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دست بند حرام نیست، پس مراد از اظهار زینت، اظهار محل آنهاست (23) زنان مؤمن نباید پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود. (نور. 31) طبیعی است که جوان جذب می شود. جوانی از انصار رسول خدا(ص) در کوچه های مدینه زنی را دید - در آن زمان، زنان مقنعه را پشت گوش می انداختند - وقتی زن از او گذشت، او را تعقیب کرد و از پشت او را می نگریست تا داخل کوچه تنگی شد و در آنجا استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، به صورت مرد برخورد کرده آن را شکافت، همین که زن از نظرش غایب شد تازه متوجه گردید که خون به سینه و لباسش می ریزد، با خود گفت: نزد رسول خدا می روم و جریان را به او خبر می دهم. رسول خدا از او پرسید چه شده است؟ جوان جریان را عرض کرد. سپس جبرئیل نازل شد و حفظ حجاب و زینت را بر زنان مسلمان واجب نمود تا مردان مسلمان حفظ شوند. (24)

3 -
طنازی در سخن
یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد. (25) قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: "نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید."(احزاب. 32) یعنی سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی که شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنی، تا شنونده علاوه بر درک مدلول کلام، دچار ریبه هم بشود(26) تاثیر کلام به قدری است که مولای متقیان با این که پا به سن گذاشته بودند از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: "می ترسم از این که صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود."(27)


4 -
تأخیر در ازدواج
زن و مرد، مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد. (28) و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات اوست. (29) و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینکه "هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است"(30) و این نگرانی به آرامش تبدیل نمی شود مگر از طریق آن یگانه راهی که خداوند متعال ترسیم نموده و آسایش انسان را در آن قرار داده است. (روم. 21)

تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(ص) فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است." (31)

5 -
بستر اجتماعی
یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداکردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهکارهایی وجود دارد که عبارتند از:

الف - اصلاح فرهنگ جامعه: اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند زیرا تا فرهنگسازی درست صورت نگیرد خورده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب - دقت در انتخاب همنشین: باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند زیرا رسول خدا(ص) می فرمایند: "دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است." (32)

6 -
مرحله رشد
اریکسون سن 12 - 20 سالگی را مرحله احساس هویت در مقابل سردرگمی هویت می داند و می گوید مشکل این دوره خطر آشفتگی نقش به ویژه هویت جنسی و شغلی نوجوان است. در بعضی موارد جوانانی که قادر به رو در رویی با سردرگمی نقش جنسی و شغلی خود نیستند، هویتی منفی را انتخاب می کنند و به هویت ها و نقش هایی متکی می شوند که به صورت نامطلوب ترین و خطرناک ترین اعمال به آنها عرضه شده است(33) .کسی که احساس پیشرفت و رضایت مندی از هویت، شغل و خانواده خود ندارد به رفتارهای ناهنجار روی می آورد که به این رفتارها "رفتارهای جایگزین" می گویند. یکی از این رفتارهای جایگزین، برقراری ارتباطهای ناسالم است.

برای پیشگیری از بروز این مشکل، باید به نوجوان و جوان در هویت یابی کمک کرد تا بتواند برای خویشتن، تصویری رضایت بخش و امیدآفرین به دست آورد. انسان باید یک هویت منسجم داشته باشد زیرا هرکس براساس ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد(اسراء. 84)
عمل انسان مترتب بر شاکله او است به این معنا که عمل هرچه باشد مناسب با اخلاق آدمی است چنانکه در فارسی گفته اند: "از کوزه همان برون تراود که در اوست" پس شاکله یا هویت نسبت به عمل، نظیر روح جاری در بدن است. (34) بنابراین بر والدین و مسئولین تعلیم و تربیت واجب است که در راه "هویت یا بی جنسی" به جوانان کمک کنند تا تصویر روشنی از جنسیت خود و نقش های مربوط به آن، برخوردهای اجتماعی و دوستی دختران و پسران و عشق و امثال آن پیدا کنند.

7 -
عدم تقید خانواده به مسائل دینی
جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می کنند.
فرهنگ خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان می آموزد. اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نکنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت لذا قرآن کریم می فرماید: "ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید."(تحریم. 6) یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. (35) و در نگهداری خانواده همین بس که به آنها امر کنید بدان چه که خدا امر کرده و نهی کنید از آنچه خدا نهی کرده است. (36)

8 -
بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه
جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود آنان دست به کار می شوند و از آنجا که معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است. خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) توصیه می فرماید: "هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن"(انشراح. 7) والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است.

والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشک، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند. و در ضمن نظارت و کنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. (37) و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می کند. (38)


9 -
رسانه
یکی دیگر از عوامل زمینه ساز روابط دختر و پسر رسانه ها اعم از صدا و سیما، نشریات، اینترنت و ماهواره است که بررسی میزان تأثیر آنها و چگونگی مقابله با آنها به تدوین مقاله ای مستقل نیاز دارد.

 

یک نمونه قرآنی- ازدواج موسی (ع) و دختر شعیب (ع) 
گرچه محوراصلی ماجرا ارائه تصویری از مقدمات رسالت موسی (ع) است؛ اما درکنار آن نکات درس آموزی درباره معیارهای همسر شایسته ارائه شده است. آیات ناظر به این موضوع را مرور می‌کنیم. 
در جریان هجرت حضرت موسی علیه السلام از مصر به سوی شهر مدین در ایام جوانی، قرآن کریم از دو دختری سخن می گوید که به خاطر سالخوردگی پدر پیرشان مجبور بودند خودشان گوسفندان را از آب چاه مدین سیراب کنند؛ اما تا زمانی که مردم در کنار چاه در حال آب دادن به چارپایانشان بودند، به سبب حیا و عفتی که در وجودشان قرار داشت، در گوشه ای به انتظار می ماندند؛ چنان که وقتی موسی علیه السلام به نزد آنان رفت و علت دوری گزیدن ایشان را جویا شد، در جواب گفتند: «لا نَسْقی حَتّی یُصْدِرَ الرِّعاءُ»؛ «ما گوسفندان خود را سیراب نمی کنیم تا چوپانان همگی [حیوانات خود را آب دهند و] خارج شوند.»

آن گاه حضرت موسی علیه السلام با روحیه جوانمردی با آنکه خسته و گرسنه از سفر طولانی اش بود، به پیش رفته و از چاه آب کشیده، گوسفندان آن دو را سیراب نمود و سپس به زیر سایه دیواری پناه برد. آن دو دختر با ایمان و عفیف که در حریم پاک و بهشتی پدری چون شعیب نبی علیه السلام پرورش یافته بودند، به خانه برگشته، ماجرا را برای پدر تعریف کردند و به توصیه حضرت شعیب علیه السلام یکی از دختران به نزد موسی علیه السلام بازگشت تا دعوت پدر را برای دیدار و گرفتن مزد سیراب کردن گوسفندان ابلاغ نماید.

در این صحنه نیز قرآن کریم به صفت حیای آن بانو تأکید می ورزد و می فرماید: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ»؛ «یکی از آن دو [دختر] به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت.» و این به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه و آله همان دختر بزرگ تر، یعنی صفورا بود که بعدها به همسری حضرت موسی علیه السلام در آمد.

بنابراین، صفورا و خواهرش از نمونه ها و الگوهای قرآنی در زمینه حیا و عفت هستند که بهره مندی ایشان از این صفت، نشان دهنده ایمان عمیق آنان می باشد؛ چرا که به بیان امام صادق علیه السلام کسی که فاقد حیا باشد، از داشتن نعمت ایمان بی نصیب است: «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ؛ ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»


3 نکته از این داستان

۱- دختران شعیب پیامبر در اطراف شهر مدین، مانند مردم به چرای گوسفندان اشتغال داشتند، آنان پیری و ناتوانی پدر را دلیل کار خود اعلام کردند. گویای این نکته مهم است که دین با حضور زنان دراجتماع و در صورت لزوم برعهده گرفتن کارهای دشوار- همچون شبانی گوسفندان- مخالفتی ندارد. 
۲- از جمله «لا نسقی حتی یصدر الرعاء» برمی آید که دختران شعیب ضمن حضور دراجتماع مردان، از اختلاط و همدوشی با آنانکه مستلزم شکستن حریم الهی است اجتناب می‌کردند. منش دختران شعیب رعایت شرم، آزرم وحیا بود. براین اساس، زنان با رعایت اصل «عدم اختلاط» و اصل «عفت و حیا» آزادند مسئولیت‌های جاری زندگی را برعهده بگیرند. 

3- موسی(ع) بعد از کمک و صحبت در حد ضرورت، ارتباط را ادامه نداد و به سرعت به سایه رفت. و از آنان دور شد.

البته ماجرای مذکور پیامها و نکات آموزنده و ارزنده بسیار دیگری نیز در بر دارد که طرح و تبیین آنها اینجا نمیگنجد، لذا به منظور ارائه الگویی قرآنی به این مقدار اکتفا و علاقمندان را به تفاسیر معتبر ارجاع میدهیم.

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۳ ، ۲۰:۳۷
آرمان حاجی زاده

سلام به همه دوستان 

نظر من اینه که اگه ورود خانوم ها آزاد شد باز هم فردا عده ای هستند که میگند چرا خانوم ها با آقایون قاطی نباشند؟؟

باید دقت کنیم ببینیم آیا ورود خانم ها منفعتش بیشتره یا ضررش .

در تحلیلی خواندم که این کار چیزی شبیه ممنوعیت رانندگی برای خانم ها در عربستان است در حالیکه این دو مقوله اساسا متفاوتند

ممکنه با عدم اجازه به خانم ها برای رانندگی کردن اون ها رو از نعمتی محروم کنیم اما با محروم کردنشان از ورود به استادیوم البته با ساختار فعلی در واقع یک هدیه به خانم ها و هدیه ای بزرگ تر به آقایون داده ایم چرا که جامعه ی مطلوب جامعه ای است که در آن مانعی بر سر راه رشد وکمال وجود نداشته باشد در حالیکه ورود بانوان به استادیوم تحت شرایط و ساختار کنونی میتواند معایب وموانعی از قبیل زیر باشد:

- باز شدن فضای رابطه آزاد بین دختران و پسران (برای آگاهی بیشتر به مقاله "دوست دختر مستحب،واجب ..." مراجعه کنید)

-تخلیه هیجان بوجود آمده از بازی در بین هوادران به گونه ایست که مراعات سن و جنسیت و ... را نمیکند و حریم حیا شکسته میشود در حالیکه ممکن است بانوان در چنین شرایطی در معرض آسیب هستند

-دور شدن جامعه از یک جامعه سالم وایجاد زمینه های بی بند وباری 

-زن و مرد در این شرایط دائما در حال مقایسه هم هستند وادامه این مقایسه ها حرص را در وجود آدمی روشن میکند و فضای مصون و دارای حفظ خانواده را با مشکل روبرو می سازد.

- و باز شدن دریچه ای جدید در جامعه به سوی فساد

و.....

 دقت که کردم دیدم  بیشتر آقایونند که میخواهند راه برا خانوم ها باز بشه آیا واقعا انقدر دلسوز خانوم ها هستیم!!!!

آیا پای هوای نفس در میان نیست؟

کلام آخر آزادی عین تقوا است که  مصونیت است  . چطور دیوار های خانه زمینه ساز آزادی است و انسان را از گرما و سرما وحمله نااهلان مصون میدارد و مانعی برای آزادی انسان نمی باشد اما عزتمند و با حیا بودن بانوان ودر حریم عفاف و حجاب مصون بودنشان خلاف آن ؟


در پایان ضمن تشکر نیازمند نظرات تصحیحی تکمیلی شما هستیم.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۲۰
آرمان حاجی زاده

با توجه به حداکثری بودن دین اسلام  و این که هر عمل ممکن الوجودی روی زمین یکی از این احکام 5 گانه را شامل میشود ، در این مقاله مطالب آمده و نتیجه به خواننده واگذار میشود.

بخش اول 

دوست دختر 

دوستی با جنس مخالف یکی از موضوعاتی است که جامعه ما به خصوص جوانان و دانشجویان درگیر آن هستند هدف این مقاله ی 2بخشی که از مقالات متعددی انتخاب شده است  نشان دادن بخش کوچکی از انگیزه ها ، آسیب ها  و راهکار ها در برخورد با این موضوع میباشد.

به طور کلی برخورد بین پسران و دختران در یک جامعه هر چند حداقلی وجود دارد به عنوان مثال حضرت موسی جوان مجردی که تنها در بیابان راه می‌پیمود، به دختران شعیب رسید و بی‌آنکه تحت تاثیر هوای نفسانی باشد با کمال عفت و پاکدامنی با آنان سخن گفت، این امر نشان می‌دهد که سخن گفتن دختران و پسران با یکدیگر اگر با هدف و چارچوبی معقول و به دوراز هوس‌ باشد، ممکن است. (1)

در اینجا منظور از رابطه بین پسر و دختر فراتر از چیزی است که در مثال بالا بود ، چیزی که عمدتا به عنوان روابط آسیب زا یاد می شود.

از انگیزه ها و دلایل ایجاد روابط میتوان موارد زیر را نام برد :

 کشش طبیعی

 فراهم بودن زمینه دوستی

 آزادی برای برقراری ارتباط

استقلال طلبی

_ شرایط روانی ،اضطراب، احساس تنهایی .

_ فشار گروه همسالان

 گاهی برای اینکه خودشان را آرام کنند ، یک دلیل محکمه پسند عنوان می کنند و آن هم قصد ازدواج است.

یکی از بھانه ھای ارتباط بین پسران و دختران جوان، وعده ازدواج از طرف پسر است که معمولا با این وعده ھا، پسران با دختران ارتباط برقرار می کنند. دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت کرده و سعی می کنند نیازھای عاطفی ھمدیگر را برآورده کنند. حقیقت امر این است که این وعده ھا در حد خیال باقی مانده و جامه عمل نمی پوشند.(2)

آسیب شناسی
1 - آسیب روانی: فقدان حریم میان زن و مرد وآزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد. غریزه جنسی، غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است، هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می گردد؛ همچون آتشی که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر می شود. (3)

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ مردی ازتصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره دلی از هوس سیر نمی شود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی است و همیشه مقرون است با نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. (4)

 حال اگر در سطح جامعه، جاذبه های جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد داشته باشند، جلوه گری های موجود در برخورد و حالات دختران موجب جلب توجه پسران شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل آنها را در پی دارد ، البته خود دختران نیز ضربه پذیر هستند زیرا چه بسیار دخترانی که سبب شوق دست یابی به نشانه های مقبول زیبایی و زنانگی به اختلالات روانی دچار می شوند. (5)  چیزی که در مجامعی چون دانشگاه آسیبی جدی و در تنافی با هدف و رسالت دانشگاه است.

از طرف دیگر اگر در کوچه و خیابان، دلبری مرسوم گردد و جلوه گری، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندی به میان آید، دخترانی که از زیبایی لازم برخوردار نیستند، در فشار و استرس قرار می گیرند و همیشه احساس کمبود و حقارت می نمایند و لطمه های جدی بر روح و روان آنان وارد می شود. آفت دیگر این است که افراد در این نوع روابط که معمولاً ناپایدار بوده و براساس سودجویی است نه تعهد، به شکست در عشق منتهی می شوند. و در نتیجه روح لطیف و با نشاط آنها گرفتار افسردگی می شود.
ویل دورانت می گوید: "زنی که عاشق شد و معشوق خود را از دست داد، ممکن است این گمشده برایش جبران ناپذیر باشد. او روح خود را به تصویر خاصی پیوسته است وهر جا برود خاطراتش او را دنبال خواهند کرد." (6)
عشق بازی های خیابانی قبل از ازدواج، آسیب دیگری نیز دارد وآن این است که دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثیر آن بر زندگی آینده دچار تشویش خاطر و نگرانی هستند و این نگرانی اثر مخربی بر بهداشت روانی انسان می گذارد.

2 - آسیب اجتماعی: آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است(7) زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کام جویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود وجامعه از تحریکات شهوانی وجلوه گری های جنسی دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.
3 - آسیب خانوادگی: معاشرت های آزاد و بی حد و مرز در برخی خانواده ها، زمینه بی بند و باری پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت یک وظیفه، تکلیف و محدودیت در آورده است.
تفاوت جامعه ای که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی محدود می کند با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می شود این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت و در اجتماع دوم، آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط آزاد جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می دهد و آن ها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می بخشد. (8)
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به نهان خانه زناشویی و محیط خانواده و در کادر ازدواج، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. پس آسیب اول، بی رغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده است. آسیب دیگر همان است که ویل دورانت می گوید: "مرد، نگران و مضطرب است که مبادا کسی پیش از او زنش را تصرف کرده باشد." (9) پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز با پسرهای متعددی ارتباط داشته و پاک و عفیف نیست و در نتیجه روح بی اعتمادی و سوء ظن در جامعه اوج می گیرد و این همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است (هجرات. 12) بنابر این روابط آزاد، زمینه ساز بسیاری از سوء ظن ها است.
نکته دیگری که در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهدید می کند این است که زن و مرد، همواره در حال مقایسه اند، مقایسه آنچه دارند با آنچه ندارند وآنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند. (10)


در قسمت بعدی ان شا الله با ذکر موارد راهکارهایی ارائه خواهد شد. 

منابع در ادامه مطلب

 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۳۶
آرمان حاجی زاده
به نظرم ممکن است از سخنان جناب رئیس جمهور (زور وشلاق) سوء برداشت شود؟
آیا وضع عفاف وحجاب الان در دانشگاه و جامعه نا مناسب نیست؟
جدا از برخورد هایی که ممکن است بشود آیا امر به معروف که هم بحث تذکر لسانی دارد و هم ایجاد زمینه های فرهنگی و... دخالت در امور مردم است؟
   آیا نباید برنامه و فعالیت فرهنگی برای پیشگیری ودرمان این بیماری در جامعه  از سوی همه مردم انجام شود؟یا کار های مهمتری برای انجام 
دادن هست؟  
فکر نکنم بعضی از کشور های دیگری که چنین ضوابطی رو اعمال کردند بخواهند مردم رو به زور به بهشت ببرند فقط فهمیده اند که فساد مانع رشد علمی و رسیدن جامعه(مثل دانشگاه) به مطلوبشان است
ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان - بخش دوم

دانشگاه آدامز آمریکا:‌ استفاده از عینک‌دودی، آدامس و تنباکو ممنوع است

دانشگاه استمپ فورد بنگلادش:پوشیدن "تی‌شرت " و شلوار جین مجاز نیست

دانشگاه لایبرتی آمریکا: موی "دم‌اسبی " و هرگونه پوشش تنگ و مخالف عفت ممنوع است

دانشگاه لومالیندا آمریکا: "تی‌شرت " و لباس‌های "لی " مجاز نیست

دانشگاه هاردین سیمونز آمریکا: لباس "لی " برای دختران و شلوارهای تنگ ممنوع است

دانشگاه کنت انگلستان:از پوشیدن لباس مذهبی مانند روسری استقبال می‌شود

دانشگاه مجامع الهی جنوب غربی آمریکا: لباس‌های لی سنگ‌شور مجاز نیست

دانشگاه سنت لوئیس آمریکا: پوشیدن "تی‌شرت " و لباس‌های "لی " مجاز نیست

دانشگاه آتلانتیک فلوریدا آمریکا: رنگ کردن مو مجاز نیست


 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۳
آرمان حاجی زاده